نتایج جستجوی عبارت «علیرضا(حمید) رئوفی دبستان فرهمندی مدرسه ولی‌عصر(عج) دبیرستان احمد نی‌ریزی خیبر والفجر 8 فاو ـ ام‌القصر ۱۳۶۴/۱۱/۲۷ ۱۳۳۸/۸/۲» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
نقش نیروهای شهرستان در عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یکی از گردانهای عمل کننده در عملیات والفجر 8‌، گردان کمیل بود که بیشتر نیروهای آن را، نیروهای اعزامی از شهرستان نی‌ریز تشکیل می‌دادند. گردان در دو مرحله این عملیات با تمام توان وارد شد. مرحله اول همزمان با شروع عملیات در شب 21/11/1364 بود که مسئولیت عبور از اروند و شکستن خط دشمن را در پائین‌ترین نقطه اروند‌، یعنی دهانه اروند که به خلیج فارس منتهی می‌شود را عهده‌دار بود‌، مرحله دوم در شب 27/11/1364 و در...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید دکتر سید محمد ابراهیم فقیهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد دکتر سيد محمد ابراهيم فقيهي »
رسم جانبازی و محبت را از اسماعیل آموخته بود و برای اثبات وفاداری سر را هدیه به درگاه دوست برد و در منای عشق بر پیمان الستی پای فشرد. در روز سوم دی ماه سال 1326 وقتی غنچه ‌وجودش در خانه یکی از سادات علوی شهرستان نی‌ریز شکفته شد، پدرش به عشق حضرت مصطفی(ص) وبا الگو شمردن بت‌شکنی خلیل‌الله، اورا محمد ابراهیم نامید. در کنار خانواده از همان دوران کودکی با اسلام، قرآن و محبت اهل‌بیت(س) آشنا شد. تحصیلات...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید اسماعیل دهقان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید اسماعیل دهقان »
گوئی از این جهان پر فریب، به تنگ آمده بودندکه در سنین جوانی آواز هجرت را سر دادند و راه آسمانها را در پیش گرفته و به جمع ملکوتیان پیوستند. در اولین روز اردیبهشت ماه سال 1344، در شهرستان نی‌ریز، غنچه‌های بهاری همراه با آواز بلبلان به استقبال اسماعیل آمدند و رسیدن اورا به مادرش تبریک و تهنیت گفتند. هنوز جست و خیزهای کودکانه را با همسالان خود در کوچه و باغ‌های شهر تجربه نکرده بود که بیماری سختی،...
بیاد شهید حمید ده بزرگی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ده بزرگی زبر یاران رفت بود همکار بسیجی و سپاه ای حمید ای گل باغ ایمان از جهاد آمده اینک یاران خیزجانارفقا آمده اند آمده صورت ماهت بینند دوستان آمده بهردیدار آمده حجله عیشت بینند لیک شد حجله توخانه گور همسرت تاب و توان داده ز دست روز او همچو شب تار شده ای حمید ای گل باغ مادر مادرت بهرتو دارد شیون رفتی و داغ تو مجنونم کرد پسرم زود چرا رفتی تو یاد آندم که کنارم...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسین علیخانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسين عليخاني »
گل وجود حسین در میان خانواده‌ای شکفت که وجود خدا را در سکوت صحراها و در دامنه کوههای سر به فلک کشیده احساس کرده و جانشان مملو از ایمان به خدای بزرگ و اهل‌بیت(ع) لبریز بود. حسین در تاریخ 11/5/ 1342 در جمع عشایر علیخانی ـ طایفه عرب غنی ـ دیده به جهان گشود و دوران کودکی را همواره در کنار پدر و مادر به آشنایی با محیط اطراف خود سپری نمود. در سال 1349 در روستای اسلام...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید علی اکبر ابراهیم اکبرزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید علی اکبر ابراهیم اکبرزاده »
آنانکه در میدان مبارزه با دو بال علم و جهاد به پرواز درآمدند و با خون خود گفته‌هایشان را به منصه ظهور رساندند، آنانکه قیام در مقابل ظالم را عین حیات دانستند، قابل ستایش و تمجیدند. ولی با کدامین زبان می‌شود آنها را ستود؟ و یا کدامین کلمات قادر به تمجید از آنهاست؟ معلم شهید علی اکبر ابراهیم اکبر‌زاده فرزند محمد، در تاریخ 5/6/ 1337 متولد شد و با آمدنش شادی را برای خانواده به همراه آورد. به عشق...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد قاسم دهقان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
بی‌شک شهیدان کوچه‌های زلال آسمان را می‌شناختند و عطرش را حس می‌کردند که سبک‌بال خرامیدند و رفتند. ۱۳۳۵/۷/۱ در شهرستان نی‌ریز کودکی چشم به جهان گشود که او را «محمدقاسم» نام نهادند. این کودک تحت پرورش پدر و مادر مهربان خود قرار گرفت تا به سن تحصیل رسید. دوران تحصیل را در شهرستان نی‌ریز در مدرسه فرهمندی تا کلاس ششم ابتدایی نظام قدیم به تحصیل پرداخت. سه سال اول متوسطه را در دبیرستان شعله گذراند و سپس ترک تحصیل...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید حمید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
بسم الله الرحمن الرحیم احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما به خدا ایمان آوردیم رهاشان کنند و بر این دعوی هیچ امتحانشان نکنند ( سوره عنکبوت، آیه 2 ) امام ما گفت: «اگر ما بکشیم پیروزیم و اگر کشته هم بشویم پیروزیم» پس من هم حتماً پیروز شده‌ام. ما باید راه امامان‌مان و پیشوایان‌مان را ادامه دهیم. ای مادر تنها خواهشی که دارم از تو برای من گریه...
زندگینامه جانباز اکبر رضائی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اکبر رضائی فرزند محمد هاشم، در تاریخ اول بهمن ماه سال 1342 در روستای کوشکک از توابع آباده طشک از شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای متدین و با ایمان چشم به جهان گشود. وی دوران خردسالی را پشت سر گذاشت و دوران پنج ساله ابتدایی را در مدرسه ابتدایی ارشد کوشکک به پایان رساند.‌ برای کمک به امرار معاش خانواده ترک تحصیل نمود. وی همچنان با سختی‌های زندگی دست و پنجه نرم می‌کرد تا اینکه زمان خدمت سربازی‌اش فرا...
به یاد شهید حمید مستفیضی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
واردخاک وطن شد پیکر پاک حمید رفت اودرجبهه‌تا تن را رها‌سازد ز ننگ در وصیت نامه گفت ای‌دوستان نازنین رهبر ما دوستان‌پیرجماران است و بس جان بکف ازامرودستورخمینی‌می رویم روز ما تاریک از ظلم عیان گردیده بود خواری اسلام را درچشم‌می‌دیدی‌عیان چون‌حسین‌بن علی‌آن نایب خاص امام گفت هل من ناصرا"ینصرزدل‌این راهبر همچوخورشیددرخشان‌گشت‌مارا راهیاب ایکه‌گویی کاش بودم با حسین درکربلا جبهه ها امروز محتاج‌جوان‌وپیر ماست هرکسی داردتوان‌بایدکه‌بی‌صبر و درنگ مادرم از دادن فرزند خود دلشاد باش گریه کن از...